نزدیک شدن به یادگیری یک زبان دیگر
چند کلمه برای یادگیری لازم دارید؟
تجزیه و تحلیل واژگان انگلیسی * نشان داد که 1000 کلمه اول 84.3٪ کلماتی را که در مکالمه به کار رفته است ، 82.3٪ کلمات در داستان نویسی ، 75.6٪ کلمات در رومه ها و 5/73٪ کلمات در متون دانشگاهی را به خود اختصاص می دهد. . 1000 مورد دوم حدود 5٪ دیگر را تشکیل می دهد (به طور خاص ، 6٪ مکالمه ، 5.1٪ داستان ، 4.7٪ رومه ها ، 4.6٪ از متون دانشگاهی). به عبارت دیگر ، اگر 1000 کلمه برتر را یاد بگیرید ، 84٪ کلماتی را که در مکالمه معمولی استفاده می کنید ، می فهمید و اگر 2000 نفر برتر را یاد گرفتید ، 90٪ کلمات استفاده شده را می فهمید.

در حالی که تلاش برای یادگیری این 1000 کلمه دوم ممکن است تلاش زیادی برای به دست آوردن زیاد به نظر نرسد ، تفاوت بین درک 84٪ کلمات و درک 90٪ در واقع کاملاً چشمگیر است. آن 2000 نفر اول را بیاموزید ، و می توانید به آنجا بروید و با مردم صحبت کنید ، و کلماتی که نمی فهمید بارها و بارها توسط متن مشخص خواهد بود.

شما همچنین به اندازه کافی خواندن رمان (87.4٪) کافی خواهید داشت - پوشش آنچنان مطابق با مکالمه نیست ، اما به اندازه کافی خوب است ، به خصوص وقتی مزیتی را که یک کتاب نسبت به مکالمه دارد در نظر بگیرید - می توانید تا زمانی که نیاز دارید درک کنید چه چیزی را می گیرید. گفته می شود

من چنین تجزیه و تحلیل هایی را در زبان های دیگر ندیده ام ، اما تصور می کنم نتایج مشابه باشد (شاید حتی با پوشش بالاتر نیز توجه شود ، زیرا معمولاً توافق می شود که انگلیسی واژگان مخصوصاً بزرگی دارد).

I.S.P. Nation ، در متن گسترده خود در مورد یادگیری واژگان به زبان دیگری ، می گوید: "کلمات با فرکانس بالا به حدی اهمیت دارند که هر کاری معلمان و زبان آموزان می توانند انجام دهند تا اطمینان حاصل کنند که آموخته اند ارزش انجام دادن را دارند."

به یک معنا ، کلمات با فرکانس بالا به راحتی قابل یادآوری هستند زیرا اغلب آنها را می بینید. اما کلمات ذاتاً در چگونگی یادگیری آنها متفاوت هستند. چه عواملی بر یادگیری کلمات فردی حاکم است؟

عواملی که بر چگونگی یادگیری یک کلمه تأثیر می گذارد
مهمترین عامل در تعیین چگونگی یادگیری آسان کلمات ، البته چقدر مشابه بودن آنها با کلمات در زبان مادری (یا زبان دیگری که شما به خوبی می شناسید) مشابه است. یادگیری زبانی که با زبانی که از قبل می شناسید ارتباط تنگاتنگی دارد ، بدیهی است پیشنهادی بسیار متفاوت برای یادگیری زبانی که بی ارتباط است. بنابراین ، یادگیری زبان اسپانیایی وقتی که از قبل فرانسه و انگلیسی و لاتین را می دانید (موقعیت خودم) با توجه به تعداد زیاد کلماتی که "شناخت" هستند بی نهایت آسانتر می شوند (کلماتی که در هر دو زبان یکسان یا بسیار مشابه هستند).

لازم است به اصطلاح "شناسه های دروغین" توجه ویژه داشته باشید - کلماتی که به نظر می رسد مشابه هستند ، اما دارای معانی مختلف هستند. اما در بیشتر موارد نیازی به استراتژی خاصی نیست. این تفاوت که آنها متفاوت هستند کافی است (البته ، البته اگر شما به اندازه کافی آگاه باشید که هر بار که با این کلمه برخورد کردید را به خود یادآوری کنید - اگر خودتان را به زبانی غوطه ور کنید) این بسیار راحت تر خواهد بود.

عامل دیگر شباهت بین کلمه و کلمات دیگر به زبان انتخابی است که قبلاً آموخته اید.

بیشتر بخوانید: 

مطالعه پاسخ خمش متناوب و اتلاف انرژی در عضوهای سازه فولادی سرد

عامل دیگر زمینه ای است که شما در حال یادگیری کلمه هستید. شما معمولاً فقط یک کلمه را همزمان یاد نمی گیرید. بنابراین عواملی که بر سهولت یادگیری تأثیر می گذارد عبارتند از:

رابطه بین کلمات (یادآوری کلماتی که به معنای مشابه هستند ، اگر همزمان سعی کنید آنها را یاد بگیرید) دشوارتر است.
چند کلمه را در یک زمان می آموزید (اگر کلمات دشوار هستند ، تعداد کمتری یاد بگیرید)؛
نظمی که شما آنها را یاد می گیرید (کلماتی که اول و آخر یاد می گیرید آسان تر به خاطر می آیند ، بنابراین باید توجه بیشتری به افراد میانه کنید ، تا آن را جبران کنند)


مشخصات

آخرین مطالب این وبلاگ

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها